تنها انسان گریان نیست
من دیده ام پرندگان را
من برگ و باد و باران را گریان دیده ام
تنها انسان گریان نیست
تنها انسان نیست که می سراید
من سروده ها از سنگ ‚ نغمه ها از گیاهان شنیده ام
من خودم شنیده ام سرودی از باد و برگ
تنها انسان سرود خوان نیست
تنها انسان نیست که دوست می دارد
دریا و باران ‚ خورشید و کشتزاران یکسر عاشقانند
تنها انسان نیست
تنها انسان تنهایی بزرگ است
انسان مرگرای
اندیشه های مرگش ویرانگر...